حــرفــی نیست . . .
فقــط مـی نــویسـم . . .
رفـت . . .
حســی کــه تــو رو دوست میـداشـت
این نظر توسط ستایش در تاریخ 1390/12/21/0 و 20:52 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
سکوت کوچه های تار جانم گریه میخواهد تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد بیا ای ابر باران زا میان شعرهای من که بغض آشنای آسمانم گریه میخواهد بهاری کن مرا جانا که من پا بند پاییزم و آهنگ غزل های جوانم گریه میخواهد چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی که حتی گریه های بی امانم گریه میخواهد... |