پــاهــایت را مــردانـــﮧ روے هَــم مے گــذارے
و
مـــטּ چـــﮧ زنــانـــﮧ بـوے بـودنـت را بــراے روز مبـادا
تـُـوے جیـــب هــایَـــم جــا مےدهـــم
وقتے مَــرا دَعــوت بِـــﮧ آغوشــت میــڪنے
مَــטּ پُــر از ســڪـوت مےشــوم
از چشــم هایم مےگــذرم و مےگُـــویَــم :
"چَشــــــــــم"
اِیـــטּ زَنـــانــگے را دوســـت دارم
وقتے ڪــــﮧ تـُو اســیرَش میــشـوے
این نظر توسط omid در تاریخ 1391/4/27/2 و 21:44 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
عاليييههههههههه....... |
این نظر توسط omid در تاریخ 1391/4/27/2 و 21:44 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
عاليييههههههههه....... |
این نظر توسط omid در تاریخ 1391/4/27/2 و 21:44 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
عاليييههههههههه....... |
این نظر توسط تنها در تاریخ 1391/2/28/4 و 22:17 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
بهـ جـآن چشمـآنت قسـَم اینبـآر دیگـَر آنچنـآن رفتــَم که حـَتی اگـر کاسهـ ی آب را قسم دهیـ ، دیگـَر نه آن روز هـآ بر میگــَردد و نهـ مــَن... بـآ نبودَت کنـآر آمدهـ ام نه دیگـَر بـُغض میکــُنـَم و نهـ گریهـ فقطـ قـُدرَتــ زیــآدی میخـواهد روزی هـزآرآن بـآر جلـوی اولیـ قطـره اش را گرفتــَن! امـآ اشکـآلی ندارَد ... رسـم عـآشقی رآ خوب بلــَدم... هیـچ گـآه نمیفـَهمی چـِ کشیدَم حـَتی وقـتی سر مَــزارم بیـآیی، این را به تـو قـــول میدهـَم... تو آرامـ بـآش مثـل همیشهـ .. |
این نظر توسط vahid در تاریخ 1391/2/27/3 و 13:00 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
لینکیدمت |